برای تو می نویسم : دیدگانم برای این امده اند تا تو را تماشا کنند.
برای تو می نویسم : لبانم برای این آمده اند تا نام تو را فریاد کنند.
برای تو می نویسم : دستهایم برای این آمده اند تا به دور تو حلقه شوند.
برای تو می نویسم : گامهایم برای این آمده اند که به سوی تو بشتابند.
برای تو می نویسم : قلب من برای این آمده است که تو رو بستاید.
برای تو می نویسم : دل من برای این امده است که تو را در خود بنشاند.
برای تو می نویسم : جان من برای تو آمده است که به پای تو قربان شود.
برای تو می نویسم ...
سلام
زیبا بود.ادامه بده اما با احساس تر.
شاد و سر افراز و پاینده باشی
در ضمن سال نو رو هم بهت تبریک می گم
دوست من
خیلی رمانتیک می نویسی
راستی بهت لینک دادم
سلام مسعود جان...من همیشه از نوشته های قشنگت لذت بردم چون یه جورایی باهاشون ارتباط برقرار می کنم...موفق باشی
سلام عزیزم
من همیشه به یاد تو هستم
اگه میبینی نظر نمیدم فکر نکن سر نمیزنم
در قلب مایی.
سلام .... منم تازه برای اولین باره اینجا اومدم ....اما برام جالبه
واقعا زیبا بود مسعود جان ...انقدر زیبا که واقعا نمیدونم چی بگم...
همیشه از خوندن جملات و اشعار زیبای شما لذت بردم و میبرم...
امیدوارم همیشه ذهنتون خلاق و قلمتون پر توان باشه...
شاد و پیروز...در پناه حق باشید...
ممنونم که به من سر میزنی دوست عزیز.
سلام
قشنگ بود
خیلی
سلام.... شعر زیبایی بود... میدونی همه ی زندگی همین تضادها یی ست که بعضی هاشون هم خیلی قشنگه....موفق باشی دوست با احساس من